به گفته فعالان اقتصادی واحدهای صنعتی چه در شهرکهای صنعتی مستقر باشند و چه در جایی بیرون از آن فعال باشند همیشه برای شرکتهای برق و گاز در دوران پیک مصرف انرژی حکم مرغ عزا و عروسی را داشته اند و راحت سرشان بریده میشود. هر زمستان یا تابستان که به دلیل نوسانات دمای هوا مصرف برق و گاز دستگاههای سرمایشی و گرمایشی افزایش مییابد قطع برق مشترکان صنعتی اولین و رایجترین راهکاری است که به عقل متولیان تامین انرژی رسیده است.
در همین رابطه نایب رییس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی ایران اظهار داشت: یک بنگاه ۵پ نفره با ۳ ساعت قطعی برق ۱۵پ ساعت کار را از دست میدهد که حدودا ۱۵ تا ۲پ میلیون تومان برای این سه ساعت به بنگاه زیان وارد میشود. عباس جبالبارزی در مورد تاثیر قطعی برق بر صنایع کشور اظهار کرد: یکی از اثرات مهم قطعی برق روی صنعت است. در شهرکهای صنعتی گاها تا ۳ ساعت قطعی برق وجود دارد. سه ساعت ضرب در تعداد افرادی که در یک بنگاه کار میکنند نشان میدهد که چه میزان هزینه به بنگاه تحمیل شده است. یک بنگاه ۵پ نفره با ۳ ساعت قطعی برق ۱۵پ ساعت کار را از دست میدهد که حدودا ۱۵ تا ۲پ میلیون تومان برای این سه ساعت به بنگاه زیان وارد میشود.
قطعی برق و شوک افزایش قیمتها
آرمان خالقی، عضو خانه صنعت و معدن؛ قطع برق به معنی توقف تولید است. خسارات ناشی از قطعی برق در تولید و صنایع به دو بخش تقسیم میشود. در بخش اول قطعی برق به عدم تولید منجر و عدم تولید حادث میشود. این بدان معناست که اگر کارخانهای چندین ساعت در روز فعالیت دارد تولید با قطعی برق متوقف میشود و خسارت این چند ساعت نیز حادث میشود. حال اگر کارخانهای ۲۴ ساعته فعالیت داشته باشد با قطعی برق خسارات بسیار بیشتری خواهد دید. دومین خسارت به عنوان خسارت مستقیم است. یعنی برای کارخانجات و صنایعی که تولید مستمر دارند اتفاق میافتد. در این فعالیتها هنگام قطعی برق خسارت به جز خط تولید به مواد اولیه، محصولات تولیدی، ماشین آلات و … وارد میشود. هنگامی که حرارت بالاست و خط متوقف میشود تولید نیز متوقف میشود و به همین دلیل قطعیهای ناگهانی خسارات کلانی را به صنایع و تولید. وارد میکند.
متاسفانه شاهد هستیم که زور صنایع برای قطعی آب و برق و گاز به تولیدیها و کارخانجات بیشتر از بقیه میرسد. مسوولان ترجیح میدهند منازل مسکونی برق داشته باشند و گویا حفظ رضایت مردم برایشان از خسارات کلان وارد شده به تولید و صنایع مهمتر است. همواره در کمبود آب، برق و گاز اولین قربانی تولید و صنایع هستند. راضی نگه داشتن مردم و شهرنشینان گویا جذابتر است و حتی روشن نگه داشتن چراغ مال ها، مجتمعهای تجاری و … از تولید و صنعت صرفه بیشتری دارد.
جدای رویکردهای سیاسی که فعالان اقتصادی با جابجایی هر دولت با آن مواجهند در بخش مدیریت تامین انرژی سادهترین راه برای کاستن از فشار دوران اوج مصرف قطع کردن اشتراک واحدهای صنعتی است به صورت مشخص مدیران ادارات برق و گاز ترجیح میدهند تا به جای قطع موقت برق یک منطقه مسکونی سراغ نقاط صنعتی بروند. در یک منطقه مسکونی بالغ بر هزاران مشترک وجود دارد، اما در یک محله صنعتی شمار مشترکان برق و گاز به زحمت تا هزار میرسد. طبیعی است در زمان قطع اشتراک جمع و جور کردن اعتراض و نارضایتی هزاران تماس و مراجعه به مراتب از جمع کردن اعتراض هزار ناراضی کاردشوارتری است.
در نتیجه هر بار قطع ناگهانی برق و گاز واحدهای صنعتی خسارت قابل ملاحظهای به تولید کنندگان وارد شده و در نتیجه شوک قیمتها در بازار عرضه نهایی کالا و خدمات به وجود میآید. از آنجاییکه مجموعه این فرآیند در نهایت به زیان همزمان تولید کننده و مصرف کننده است بهتر است که این اتفاق اجتناب ناپذیر با اطلاع رسانی قبلی به واحدهای صنعتی صورت بگیرد تا دست کم میزان خسارات وارده به حداقل ممکن برسد.
اما به نظر میرسد اگر قرار است شرکتهای عرضه کننده انرژی، توان تامین انرژی را نداشته باشند به بخش خصوصی اجازه داده شود تا برای خود نیروگاه برق ایجاد کند چراکه خسارت ناشی از این قطعیها واقعا جبران ناپذیر است. برای تعیین برآورد خسارات نیز نامهای به استانها ارسال شده تا پس از محاسبه دقیق خسارتها برای اقدام حقوقی وارد عمل شویم. اگر ادعای خسارت اتفاق نیفتد باز هم فقط زور همه به تولید و صنایع خواهد رسید.
در ماده ۲۵ قانون بهبود کسب و کار آمده است هر زمان نیاز به قطعی برق یا هر منبع انرژی دیگری باشد باید از قبل به صنایع اطلاع داده شود، ضمن اینکه اولویت با حفظ تامین انرژی واحدهای تولیدی است. در آیین نامه اجرایی این قانون در سال ۹۵ نیز آمده است که هر تصمیمی برای قطعی منابع انرژی باید مدیریت شده و با نظر شورای تامین استانها باشد.
شرکتهای تامین انرژی نسبت به مشترکان خود تعهدات قانونی دارند که باید آن را اجرا کنند و در صورت عدم اجرای تعهد پاسخگو باشند؛ بنابراین از تولیدکنندگانی که قطعی برق دچار زیان شده اند درخواست کرده ایم تا میزان خسارت وارد شده را محاسبه و برای طرح دعوا اقدام کنیم. اگر تولیدکنندگان به راحتی از کنار بیقانونی بگذرند در آینده شاهد تکرار آن و هزینه بیشتر خواهند بود.
زیانی که قطعی برق میتواند به تولید بزند تنها متوجه تولیدکنندگان نیست بلکه مصرف کنندگان و در نهایت اقتصاد کشور تاوان آن را میدهد. در حال حاضر خواستار پاسخ روشن و شفاف از سوی دولت برای دلایل قطعی برق هستیم. هر دلیلی هم برای قطعی برق وجود داشته باشد بازهم باید دولت و شرکتهای مربوطه آمادگی لازم را برای مواجه با بحران داشته باشند تا شاهد مشکلات نباشیم. عذرخواهی و جبران خسارت از سوی شرکتهای تامین انرژی و دستگاههای دولتی بر اساس قانون و اخلاق کمتر کاری است که باید آنها انجام دهند.
در همین رابطه نایب رییس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی ایران اظهار داشت: یک بنگاه ۵پ نفره با ۳ ساعت قطعی برق ۱۵پ ساعت کار را از دست میدهد که حدودا ۱۵ تا ۲پ میلیون تومان برای این سه ساعت به بنگاه زیان وارد میشود. عباس جبالبارزی در مورد تاثیر قطعی برق بر صنایع کشور اظهار کرد: یکی از اثرات مهم قطعی برق روی صنعت است. در شهرکهای صنعتی گاها تا ۳ ساعت قطعی برق وجود دارد. سه ساعت ضرب در تعداد افرادی که در یک بنگاه کار میکنند نشان میدهد که چه میزان هزینه به بنگاه تحمیل شده است. یک بنگاه ۵پ نفره با ۳ ساعت قطعی برق ۱۵پ ساعت کار را از دست میدهد که حدودا ۱۵ تا ۲پ میلیون تومان برای این سه ساعت به بنگاه زیان وارد میشود.
قطعی برق و شوک افزایش قیمتها
آرمان خالقی، عضو خانه صنعت و معدن؛ قطع برق به معنی توقف تولید است. خسارات ناشی از قطعی برق در تولید و صنایع به دو بخش تقسیم میشود. در بخش اول قطعی برق به عدم تولید منجر و عدم تولید حادث میشود. این بدان معناست که اگر کارخانهای چندین ساعت در روز فعالیت دارد تولید با قطعی برق متوقف میشود و خسارت این چند ساعت نیز حادث میشود. حال اگر کارخانهای ۲۴ ساعته فعالیت داشته باشد با قطعی برق خسارات بسیار بیشتری خواهد دید. دومین خسارت به عنوان خسارت مستقیم است. یعنی برای کارخانجات و صنایعی که تولید مستمر دارند اتفاق میافتد. در این فعالیتها هنگام قطعی برق خسارت به جز خط تولید به مواد اولیه، محصولات تولیدی، ماشین آلات و … وارد میشود. هنگامی که حرارت بالاست و خط متوقف میشود تولید نیز متوقف میشود و به همین دلیل قطعیهای ناگهانی خسارات کلانی را به صنایع و تولید. وارد میکند.
متاسفانه شاهد هستیم که زور صنایع برای قطعی آب و برق و گاز به تولیدیها و کارخانجات بیشتر از بقیه میرسد. مسوولان ترجیح میدهند منازل مسکونی برق داشته باشند و گویا حفظ رضایت مردم برایشان از خسارات کلان وارد شده به تولید و صنایع مهمتر است. همواره در کمبود آب، برق و گاز اولین قربانی تولید و صنایع هستند. راضی نگه داشتن مردم و شهرنشینان گویا جذابتر است و حتی روشن نگه داشتن چراغ مال ها، مجتمعهای تجاری و … از تولید و صنعت صرفه بیشتری دارد.
جدای رویکردهای سیاسی که فعالان اقتصادی با جابجایی هر دولت با آن مواجهند در بخش مدیریت تامین انرژی سادهترین راه برای کاستن از فشار دوران اوج مصرف قطع کردن اشتراک واحدهای صنعتی است به صورت مشخص مدیران ادارات برق و گاز ترجیح میدهند تا به جای قطع موقت برق یک منطقه مسکونی سراغ نقاط صنعتی بروند. در یک منطقه مسکونی بالغ بر هزاران مشترک وجود دارد، اما در یک محله صنعتی شمار مشترکان برق و گاز به زحمت تا هزار میرسد. طبیعی است در زمان قطع اشتراک جمع و جور کردن اعتراض و نارضایتی هزاران تماس و مراجعه به مراتب از جمع کردن اعتراض هزار ناراضی کاردشوارتری است.
در نتیجه هر بار قطع ناگهانی برق و گاز واحدهای صنعتی خسارت قابل ملاحظهای به تولید کنندگان وارد شده و در نتیجه شوک قیمتها در بازار عرضه نهایی کالا و خدمات به وجود میآید. از آنجاییکه مجموعه این فرآیند در نهایت به زیان همزمان تولید کننده و مصرف کننده است بهتر است که این اتفاق اجتناب ناپذیر با اطلاع رسانی قبلی به واحدهای صنعتی صورت بگیرد تا دست کم میزان خسارات وارده به حداقل ممکن برسد.
اما به نظر میرسد اگر قرار است شرکتهای عرضه کننده انرژی، توان تامین انرژی را نداشته باشند به بخش خصوصی اجازه داده شود تا برای خود نیروگاه برق ایجاد کند چراکه خسارت ناشی از این قطعیها واقعا جبران ناپذیر است. برای تعیین برآورد خسارات نیز نامهای به استانها ارسال شده تا پس از محاسبه دقیق خسارتها برای اقدام حقوقی وارد عمل شویم. اگر ادعای خسارت اتفاق نیفتد باز هم فقط زور همه به تولید و صنایع خواهد رسید.
در ماده ۲۵ قانون بهبود کسب و کار آمده است هر زمان نیاز به قطعی برق یا هر منبع انرژی دیگری باشد باید از قبل به صنایع اطلاع داده شود، ضمن اینکه اولویت با حفظ تامین انرژی واحدهای تولیدی است. در آیین نامه اجرایی این قانون در سال ۹۵ نیز آمده است که هر تصمیمی برای قطعی منابع انرژی باید مدیریت شده و با نظر شورای تامین استانها باشد.
شرکتهای تامین انرژی نسبت به مشترکان خود تعهدات قانونی دارند که باید آن را اجرا کنند و در صورت عدم اجرای تعهد پاسخگو باشند؛ بنابراین از تولیدکنندگانی که قطعی برق دچار زیان شده اند درخواست کرده ایم تا میزان خسارت وارد شده را محاسبه و برای طرح دعوا اقدام کنیم. اگر تولیدکنندگان به راحتی از کنار بیقانونی بگذرند در آینده شاهد تکرار آن و هزینه بیشتر خواهند بود.
زیانی که قطعی برق میتواند به تولید بزند تنها متوجه تولیدکنندگان نیست بلکه مصرف کنندگان و در نهایت اقتصاد کشور تاوان آن را میدهد. در حال حاضر خواستار پاسخ روشن و شفاف از سوی دولت برای دلایل قطعی برق هستیم. هر دلیلی هم برای قطعی برق وجود داشته باشد بازهم باید دولت و شرکتهای مربوطه آمادگی لازم را برای مواجه با بحران داشته باشند تا شاهد مشکلات نباشیم. عذرخواهی و جبران خسارت از سوی شرکتهای تامین انرژی و دستگاههای دولتی بر اساس قانون و اخلاق کمتر کاری است که باید آنها انجام دهند.